هوش مصنوعی فقط شکل کار رو تغییر نداده، بلکه یهسری شغل کاملاً جدید هم به وجود آورده. از مهندسی پرامپت گرفته تا متخصصان اخلاق در AI، حرفه های جدیدی شکل گرفته که قبل از پیشرفت هوش مصنوعی اصلاً وجود نداشتند. با اینکه خیلی ها نگران بودن AI جای آدمها رو در مشاغل بگیره، واقعیت یهکم پیچیدهتره: این تکنولوژی در حال خلق شغلهایی هست که ترکیبی هستند از خلاقیت و مسئولیت انسانی با قدرت ماشین.
مهندسان پرامپت و مربیان هوش مصنوعی
این افراد بهنوعی زمزمهکنندگان هوش مصنوعی هستند. مهندسان پرامپت در هنر طرح پرسشهای صحیح برای مدلهای هوش مصنوعی مانند GPT مهارت دارند. ورودیهای آنها مسیر عملکرد هوش مصنوعی را بهسمت نتایج مفید هدایت میکند؛ از نوشتن فیلمنامه گرفته تا تولید ایدههای تجاری. برخی از این متخصصان، درآمدهای ششرقمی دارند و شرکتهایی مانند Anthropic و دفاتر حقوقی در حال جذب آنها هستند.
در کنار آنها، مربیان هوش مصنوعی قرار دارند که به مدلها آموزش میدهند چگونه بهدرستی پاسخ دهند. آنها با اصلاح مداوم لحن، دقت و رفتار مدلها، عملکرد سیستمهای هوش مصنوعی را تنظیم میکنند. این مربیان نقش مهمی در اطمینان از طبیعی و انسانی بودن پاسخهای چتباتها دارند. این نقشها اکنون برای هر شرکتی که ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی میسازد، حیاتی بهشمار میروند. یکی از نمونههای اولیه این روند مربوط به شرکت OpenAI است که از پیمانکارانی برای تعامل با ChatGPT، ارزیابی پاسخها و بهبود لحن آن استفاده کرد. با شخصیسازی روزافزون هوش مصنوعی، نقش این معلمان پشتصحنه بیش از پیش اهمیت یافته است.
اخلاقپژوهان، حسابرسان و مسئولان امنیت در حوزه هوش مصنوعی
هوش مصنوعی ابزار قدرتمندی است، اما برای استفاده ایمن و مسئولانه از آن، نیاز به چهارچوبگذاری دارد. در این میان، نقش اخلاقپژوهان و حسابرسان هوش مصنوعی پررنگ میشود. وظیفه آنها این است که اطمینان حاصل کنند سامانههای هوش مصنوعی به شکلی منصفانه و مسئولانه عمل میکنند و از بروز سوگیری یا آسیب جلوگیری میشود. این موقعیتهای شغلی در صنایع مختلف، از سلامت تا امور مالی، به سرعت در حال گسترشاند و برخی از آنها با دستمزدهایی بیش از ۱۵۰ هزار دلار همراه هستند.
حسابرسان هوش مصنوعی الگوریتمها را از نظر انصاف بررسی میکنند، بهویژه زمانی که در حوزههای حساسی مثل استخدام یا اعطای وام به کار میروند. در شهرهایی مانند نیویورک، بررسی و ممیزی ابزارهای منابع انسانی مبتنی بر هوش مصنوعی، از الزامات قانونی است. مسئولان تطابق، یا همان AI Compliance Leads، نیز وظیفه دارند اطمینان دهند که شرکتها از نظر اخلاقی و قانونی مطابق استانداردها عمل میکنند. این افراد در واقع مجریان سیاستهای هوش مصنوعی در سازمانها هستند. شرکتها بهسرعت دریافتهاند که نمیتوان با هوش مصنوعی مانند یک ابزار فناوری معمولی برخورد کرد، بههمین دلیل تیمهای تخصصی برای پایش نحوه آموزش، استفاده و نگهداری این سیستمها تشکیل شدهاند.
اخلاقپژوهان هوش مصنوعی از پیشینههای گوناگونی مانند حقوق، فلسفه یا علوم کامپیوتر میآیند و در تدوین سیاستهای مرتبط با هوش مصنوعی در سازمانها نقش کلیدی دارند؛ تا اطمینان حاصل شود فناوریها موجب بازتولید تبعیض یا انتشار اطلاعات نادرست نمیشوند. با سختگیرانهتر شدن قوانین در سطح جهانی، این نقشها بهزودی به بخش جداییناپذیر از ساختار هر سازمان بزرگ فعال در حوزه هوش مصنوعی تبدیل خواهند شد.

همکاری خلاقانه و استراتژیک: باشکوهتر از آنچه فکر میکنید
هوش مصنوعی در حال متحول کردن دنیای محتواست. نقشهایی مانند تولیدکنندگان محتوای مبتنی بر AI، روزنامهنگاران یاریگرفته از هوش مصنوعی و طراحان شخصیت برای هوش مصنوعی، بهسرعت در حال گسترشاند. این افراد با استفاده از ابزارهایی چون Midjourney، GPT-4 یا DALL·E، محتوا را با سرعت بالا و در عین حال بهصورت خلاقانه، ایدهپردازی، تولید و ویرایش میکنند.
ناشران بزرگی مانند Gannett هماکنون برای موقعیتهایی نظیر ویراستار یا خبرنگار ورزشی مبتنی بر AI آگهی استخدام منتشر کردهاند. در این نقشها، هوش مصنوعی پوشش اولیه و پایهای مانند خلاصه بازیها را بهصورت خودکار انجام میدهد و به خبرنگاران انسانی فرصت میدهد روی تحلیلهای عمیقتر تمرکز کنند. برخی از کارشناسان دانشگاهی این رویکرد را ناجی اتاقهای خبر با بودجه محدود میدانند، در حالی که برخی دیگر نگران تضعیف استانداردهای روزنامهنگاری هستند. در هر صورت، این نقش اکنون وجود دارد.
در حوزه بازاریابی، استراتژیستهای هوش مصنوعی با ترکیب احساس انسانی و دقت ماشینی، کمپینهایی مؤثر و هدفمند طراحی میکنند. فیلمنامههای تبلیغاتی، خبرنامهها و محتوای بصری که با کمک AI تولید میشوند، همگی زیر نظر افرادی شکل میگیرند که هم درک عمیقی از لحن برند دارند و هم مهارت هدایت درست مدلهای هوش مصنوعی را دارا هستند.
حتی شخصیت چتباتها نیز امروز توسط متخصصان مکالمه طراحی میشود تا بسته به لحن برند، شوخطبع، صمیمی یا مقتدر بهنظر برسند. این حوزه جدید تحت عنوان طراحی شخصیت برای AIPD (AI Persona Design)، تلفیقیست از تجربه کاربری، روانشناسی و نویسندگی خلاق که به یک دسته شغلی کاملاً تازه بدل شده است.
اپراتورهای اتوماسیونر و مدیران ماشینهای هوشمند
با ورود هوش مصنوعی به دنیای فیزیکی، هنوز انسانها نقش کلیدی را ایفا میکنند. شرکتهایی مانند Waymo، Nuro و آمازون در حال جذب اپراتورهای وسایل نقلیه خودران هستند تا عملکرد رانندههای مبتنی بر AI را زیر نظر بگیرند و در صورت بروز خطا مداخله کنند. میتوان این نقش را بهنوعی کمکخلبان الگوریتمها دانست.
شاید این موقعیتها موقتی بهنظر برسند – پُلی بین اکنون و آیندهای با خودمختاری کامل – اما متخصصان معتقدند لمس انسانی تا سالها در محیطهای غیرقابلپیشبینی ضروری خواهد بود. یکی از اپراتورها در یک شرکت تحویل خودکار، شغل خود را اینگونه توصیف کرده: «ترکیبی از تکنسین، راننده، و رواندرمانگر برای ماشین!»
در همین حال، مدیران ماشینهای هوش مصنوعی، وظیفه نظارت بر رباتها در کارخانهها و انبارها را بر عهده دارند. آنها عملکرد روان عملیات را تضمین میکنند، خطاهای AI را عیبیابی مینمایند و بهعنوان ضامن انسانی عمل میکنند. این ترکیب از مهارت فنی و کار عملی، در حال تعریف نسل جدیدی از نقشهای عملیاتی است.
با گسترش استفاده از رباتیک و اتوماسیون در صنایع مختلف، از کشاورزی گرفته تا لجستیک، انتظار میرود این مشاغل نهتنها باقی بمانند، بلکه رشد چشمگیری داشته باشند. ممکن است نیازی به برنامهنویسی مستقیم نباشد، اما باید توانایی درک داشبوردهای داده، هشدارهای حسگرها و نحوهی بازتنظیم یا کنترل اضطراری ماشینها را داشته باشید.
مدیران اجرایی و آموزگاران هوش مصنوعی
رهبری در دوران تحول دیجیتال در حال دگرگونی است. سازمانها در حال ایجاد نقشهایی مانند «مدیر ارشد هوش مصنوعی» (Chief AI Officer – CAIO) هستند تا استراتژیهای تحول در حوزه AI را هدایت کنند. این مدیران، پلی میان اهداف کسبوکار و اجرای فناوری هوش مصنوعی هستند. بیمارستانها، بانکها و شرکتهای فناوری از جمله نهادهایی هستند که این افراد را برای استفاده مسئولانه و اثربخش از AI بهکار میگیرند.
برای مثال، دنیس چورننکی نخستین مدیر ارشد هوش مصنوعی در مرکز سلامت UC Davis شد. وظیفه او نظارت بر کاربرد هوش مصنوعی در سراسر بخشها، همراستا کردن آن با اهداف درمانی و تضمین پایبندی به اصول اخلاقی بود. موقعیتهای مشابهی اکنون در بخشهای مالی، رسانه و حتی نهادهای دولتی در حال ظهور هستند.
در همین حال، نظام آموزشی نیز خود را با این تغییرات وفق میدهد. نقشهایی مانند «مربی سواد هوش مصنوعی» و «طراح برنامه درسی AI» در حال شکلگیری هستند تا مدارس و شرکتها را برای آموزش مهارتهای مرتبط با AI یاری دهند. از معلمانی که ChatGPT را وارد کلاس میکنند تا مربیان شرکتی که دورههای آشنایی با AI برگزار میکنند، نیاز به آموزگاران این حوزه روزبهروز در حال افزایش است.
سواد هوش مصنوعی اکنون بهعنوان نسل بعدی سواد دیجیتال شناخته میشود. دانشگاهها در حال جذب نیروی انسانی برای تلفیق آموزش AI در رشتههای مختلف هستند و شرکتها مربیان داخلی استخدام میکنند تا تیمهای خود را در مسیر استفاده اخلاقمدار و کارآمد از ابزارهای هوش مصنوعی همراهی کنند. نقش «توضیحدهنده اصلی» در این فضا، بیش از هر زمان دیگری حیاتی شده است.
اگر بخواهید از زبان تیم ما بشنوید:
این مشاغل پیش از ظهور هوش مصنوعی وجود نداشتند، چون خود این فناوری هنوز وجود نداشت. اما حالا نهتنها واقعی هستند، بلکه بهسرعت در حال رشد و گسترشاند. نقطه مشترک همه آنها این است: همچنان انسان را در مرکز فرآیند نگه میدارند؛ چه از طریق آموزش دادن به AI، هدایت آن، مدیریتش یا همکاری خلاقانه با آن.
از نجوا کردن پرامپتها برای مدلهای زبانی گرفته تا طراحی شخصیتهای دیجیتال و ممیزی الگوریتمها از نظر عدالت، این نقشها نشاندهنده تغییر بزرگی در سبک کار ما هستند: کاری مشارکتیتر، استراتژیکتر و انسانیتر. با ورود عمیقتر به عصر هوش مصنوعی، میتوان انتظار داشت که نقشهای ترکیبی و جدید بیشتری در آینده شکل بگیرند.
بدون دیدگاه